فرخشاد لیستر پسر احمد لیستر، از دیروز به خانه مراجعت نکرده و مفقود شده است. از شهربانی درخواست می شود تا با بسیج نیروهایش هرچه سریع تر در جست وجوی خبر یا نشانی از فرخشاد باشد. تمام این متن تلاشی است برای ترسیم فضایی که در آن، جوانی هجده ساله نقشه قتل برادرش را می کشد و با همدستی دیگران آن را اجرا می کند؛ پدری که با مفقود شدن پسر بزرگش، راز های خانوادگی اش برملا می شود و به نفع آخرت، دست از دنیا می کشد؛ و شهری که تازه روزهای پس از جنگ جهانی دوم را از سر می گذراند و خیابان هایش سطرهایی شده اند تا کلماتی با جوهر سرخ بر آن ها نقش ببندد.
فرخشاد لیستر پسر احمد لیستر، از دیروز به خانه مراجعت نکرده و مفقود شده است. از شهربانی درخواست می شود تا با بسیج نیروهایش هرچه سریع تر در جست وجوی خبر یا نشانی از فرخشاد باشد. تمام این متن تلاشی است برای ترسیم فضایی که در آن، جوانی هجده ساله نقشه قتل برادرش را می کشد و با همدستی دیگران آن را اجرا می کند؛ پدری که با مفقود شدن پسر بزرگش، راز های خانوادگی اش برملا می شود و به نفع آخرت، دست از دنیا می کشد؛ و شهری که تازه روزهای پس از جنگ جهانی دوم را از سر می گذراند و خیابان هایش سطرهایی شده اند تا کلماتی با جوهر سرخ بر آن ها نقش ببندد.