در هرسۀ این نمایشنامهها اشخاص در موقعیتی نسبتاً بیهوده گیر میافتند. اینجا محل روبهرو شدن با واقعیتی است که با شدت و خشونت هر چه تمامتر پردۀ پندار را در پیش چشم آنها میدرد. آنچه قبلاً به چشم آنها دلفریب و زیبا میآمد اکنون به یکباره از ارزش میافتد. در «تشنگی» آفتاب سوزان حقیقت چشم را خیره میکند و در دو نمایشنامۀ دیگر افراد بر اثر خطای خود ناگاه و بیحفاظ در برابر تندبادی میایستند که آنها را به ورطه نابودی میکشاند. حقیقت گاه چندان بیرحم چهره میگشاید که تصور آن نیز دشوار است.
در هرسۀ این نمایشنامهها اشخاص در موقعیتی نسبتاً بیهوده گیر میافتند. اینجا محل روبهرو شدن با واقعیتی است که با شدت و خشونت هر چه تمامتر پردۀ پندار را در پیش چشم آنها میدرد. آنچه قبلاً به چشم آنها دلفریب و زیبا میآمد اکنون به یکباره از ارزش میافتد. در «تشنگی» آفتاب سوزان حقیقت چشم را خیره میکند و در دو نمایشنامۀ دیگر افراد بر اثر خطای خود ناگاه و بیحفاظ در برابر تندبادی میایستند که آنها را به ورطه نابودی میکشاند. حقیقت گاه چندان بیرحم چهره میگشاید که تصور آن نیز دشوار است.