حتی فکر کردن به او گرمابخش بود. دیگر از آن زمان به بعد آرزو نداشت که یک ماهی یا گل آفتابگردان باشد. از انسان بودنش خوشحال بود، البته راه رفتن روی دو پا و لباس پوشیدن دردسری بزرگ بود و هنوز چیزهای زیادی بود که از آنها سر درنمیآورد. با این حال اگر او یک ماهی یا گل آفتابگردان بود نه یک انسان محال بود که چنین احساسی را تجربه کند.
حتی فکر کردن به او گرمابخش بود. دیگر از آن زمان به بعد آرزو نداشت که یک ماهی یا گل آفتابگردان باشد. از انسان بودنش خوشحال بود، البته راه رفتن روی دو پا و لباس پوشیدن دردسری بزرگ بود و هنوز چیزهای زیادی بود که از آنها سر درنمیآورد. با این حال اگر او یک ماهی یا گل آفتابگردان بود نه یک انسان محال بود که چنین احساسی را تجربه کند.