روبرت صافاریان، نویسنده و مترجم فعال و توانای ایرانی - ارمنی در کتاب اگر برف از باریدن بازنایستد داستان زندگی دو خانوادهی ارمنی را پیش و پس از انقلاب ۱۳۵۷ روایت کرده است. زاون و سارو دوستانی هستند که خانوادههایشان نیز نسبت دوری با هم دارند. زاون دلباختهی خواهر سارو، آناهید است و مدام تصویر او را بهخاطر میآورد. پدر آناهید مرد متعصب و سختگیریست که بهخاطر تعصبات مذهبیاش، طبقهی بالای یک کلیسای فرسوده را به او دادهاند تا با خانوادهاش آنجا زندگی کند و حالا زاون روزهایی از کودکی را به خاطر میآورد که با سارو، آناهید، ژولیت و بچههای دیگر در حیاط کوچک همین کلیسا بازی میکردند.
روبرت صافاریان، نویسنده و مترجم فعال و توانای ایرانی - ارمنی در کتاب اگر برف از باریدن بازنایستد داستان زندگی دو خانوادهی ارمنی را پیش و پس از انقلاب ۱۳۵۷ روایت کرده است. زاون و سارو دوستانی هستند که خانوادههایشان نیز نسبت دوری با هم دارند. زاون دلباختهی خواهر سارو، آناهید است و مدام تصویر او را بهخاطر میآورد. پدر آناهید مرد متعصب و سختگیریست که بهخاطر تعصبات مذهبیاش، طبقهی بالای یک کلیسای فرسوده را به او دادهاند تا با خانوادهاش آنجا زندگی کند و حالا زاون روزهایی از کودکی را به خاطر میآورد که با سارو، آناهید، ژولیت و بچههای دیگر در حیاط کوچک همین کلیسا بازی میکردند.